خدایا شانه ای برای گریه کردن ندارم همه جا بوی گرگ های گرسنه می آیدپس کو شانه ات در این شهر غریب توهم رهایم کردی دیگر به چه دلخوش باشم
خدایا شانه ای برای گریه کردن ندارم همه جا بوی گرگ های گرسنه می آیدپس کو شانه ات در این شهر غریب توهم رهایم کردی دیگر به چه دلخوش باشم
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت: